مقالات

چگونه می توان بازاریابی و فروش را در بازار B2B برابر کرد


عدم تطابق بین تیم های فروش و بازاریابی می تواند برای موفقیت شرکت شما مضر باشد.

هر دو بخش نقش مهمی در تحریک رشد تجارت دارند ، اما وقتی به طور مؤثر با هم کار نکنند ، می تواند به فرصت های از دست رفته و درآمد بیشتر منجر شود.

در این وبلاگ بحث خواهیم کرد:

  • چرا تراز فروش و بازاریابی مهم است
  • نشانه ای از اینکه تجارت شما هیچ بازاریابی و تراز فروش ندارد
  • نکاتی برای تراز کردن بازاریابی و فروش

بیایید خودمان را غوطه ور کنیم!

چرا برای هر دو تیم مهم است؟

حال ممکن است فکر کنید ، “کار بزرگ چیست؟ آنها کارهای مختلفی انجام می دهند.”

خوب ، این دو بخش هنگام معرفی یک تجارت جدید ، که درآمد جدیدی است ، دست به دست هم می دهند.

مشتریان با کیفیت بالا تولید کنید

هنگامی که فروش و بازاریابی تراز می شود ، کیفیت مشتریان بالقوه بهبود می یابد. بازاریابی می تواند بر جذب چشم اندازهایی که مطابق با مشخصات ایده آل مشتریان فروش است ، تمرکز کند ، در حالی که تیم های تجاری می توانند بهتر این مشتریان را برای بستن معاملات درگیر کنند.

رهبری

انتقال صاف بین بازاریابی و فروش ضروری است. گم شدن می تواند سردرگمی ایجاد کند که منجر به از دست دادن مشتریان یا ردیابی ضعیف شود. تراز کردن این دو تیم تضمین می کند که هیچ منجر به ترکیدن در اثر ترک ها و هرگونه فرصت بالقوه برای تغذیه نمی شود.

مارک

وقتی هر دو تیم از نزدیک کار می کنند ، پیام این برند به طور مداوم در طول سفر خریدار باقی می ماند. بازاریابی با کمپین های آگاهی و فروش ، یک جامعه مستقیم را تقویت می کند و وضوح و اعتماد به نفس را با چشم انداز تضمین می کند.

تحولات بالاتر

تیم های تراز شده نرخ تبدیل بهتری دارند. بازاریابی در حالی که فروش آنها را به طور مؤثر تبدیل می کند ، مشتریان واجد شرایط را حمل می کند. هر دو تیم می توانند استراتژی های خود را با اهداف مشترک بهبود بخشند و منجر به موفقیت بیشتر شوند.

تجربه بهبود یافته مشتری

هنگامی که فروش و بازاریابی با هم کار می کنند ، تجربه مشتری بیشتر حس می شود. چشم اندازها از تماس اولیه با خرید ، اعتماد به نفس و تقویت روابط ، ارتباط مداوم و مداوم دریافت می کنند.

افزایش درآمد

یک تیم بازاریابی و فروش با هماهنگ در نهایت منجر به درآمد بیشتر می شود. این تیم ها با تمرکز روی همان اهداف و همکاری با هم ، می توانند چرخه فروش را کوتاه کنند ، معاملات را سریعتر انجام دهند و سودآوری کلی را افزایش دهند.

علائم و هر دو تیم تراز نشده اند

در اینجا چند پرچم قرمز وجود دارد که اختلاف بین تیم های فروش و بازاریابی شما را نشان می دهد.

عدم تطابق در بازاریابی و فروش پرچم های قرمز

مایه دردسر

هنگامی که تیم های فروش و بازاریابی به طور مرتب ارتباط برقرار نمی کنند ، سردرگمی می تواند در مورد اهداف ، انتظارات و فرآیندها ایجاد شود. این اغلب منجر به فرصت های از دست رفته یا اجرای ضعیف کمپین می شود.

رهبران خود را تبدیل نمی کنند

اگر تیم بازاریابی شما به مشتریان ارائه می دهد اما فروش در تلاش است تا آنها را ببندد ، ممکن است نشانه این باشد که مجریان به اندازه کافی واجد شرایط نیستند یا فروش نمی داند چگونه به آنها نزدیک شود.

آنها علیه ما

تفکر رقابتی بین بخش های بازاریابی و فروش می تواند مضر باشد. آنها به جای اینکه به عنوان یک واحد کار کنند ، وقتی همه چیز اشتباه می شود ، یکدیگر را مقصر می دانند و منجر به ناکارآمدی و تنش می شوند.

پیام های مختلط

آیا مجری شما در مورد اینکه شما چه کسی هستید و ارزش شما اشتباه گرفته است ، اشتباه گرفته است؟ اگر چشم انداز پیام های مختلفی از بازاریابی و فروش دریافت کند ، این یک نشانه واضح از اختلاف است. سیگنال های مختلط می توانند خریداران بالقوه را اشتباه گرفته و به اعتماد به نفس آسیب برساند.

نکاتی برای تراز کردن بازاریابی و فروش

بنابراین ، کارت جاده برای موفقیت چیست؟ در اینجا نحوه ایجاد یک تیم فروش و بازاریابی واحد ارائه شده است که منجر به درآمد و موفقیت بیشتر می شود.

نکاتی برای تراز کردن بازاریابی و فروش

1. اهداف را تراز کنید

اساس روابط فروش قوی و بازاریابی یک هدف کاملاً در نظر گرفته شده است. هر دو تیم باید برای آنچه در آن کار می کنند در همان صفحه باشند.

در مورد شاخص های عملکرد کلیدی (KPI) که موفقیت را اندازه گیری می کند ، مانند نرخ تبدیل سرب ، هزینه های خرید مشتری یا مدت زمان چرخه فروش موافقت کنید. این تضمین می کند که هر دو تیم نه تنها شماره ها را تعقیب می کنند بلکه برای مشتریان با کیفیت و روابط پایدار با مشتری تلاش می کنند.

تعیین اهداف متحد همچنین یک هدف مشترک از هدف ایجاد می کند.

2. پیدا کردن

درک چالش ها و فرآیندهای دیگری برای ارتقاء همکاری و همدلی بسیار مهم است.

در حالی که هر دو تیم قصد دارند مشاغل را رشد دهند ، مسئولیت های روزانه آنها غالباً متفاوت است و منجر به سوء تفاهم یا اصطکاک می شود.

برای اطمینان از اینکه این دو مانند یک تیم احساس می کنند ، باید ذهنیت آنها را در برابر ایالات متحده حذف کنید.

کارگاه ها و آموزش

بازاریابان برای درک تفاوت های ظریف اعتراضات و مذاکرات مشتریان باید با تیم فروش وقت بگذارند. به همین ترتیب ، فروش باید با استراتژی های ایجاد محتوا ، تولید سرب و کمپین ها آشنا باشد.

چرخه های ارتباطی و معکوس

تیم های فروش تجربه اول با مشتریان دارند و می توانند بررسی های ارزشمندی را ارائه دهند که مشتریان به بهترین وجه تبدیل می شوند. به نوبه خود ، بازاریابی می تواند داده هایی را که محتوا یا کمپین ها بیشترین تعهد را ایجاد می کنند ، به اشتراک بگذارند.

خرد کردن سیلوها

با انجام جلسات استراتژیک مشترک یا تمرینات تیم سازی ، فرهنگ همکاری را تشویق کنید. با انسانی سازی چالش هایی که هر دو تیم با آن روبرو هستند ، تشویق همکاری آسانتر است نه رقابت.

3. شخصی را برای خریدار ایجاد کنید

شخص تعریف شده از خریدار نقطه عطف تراز موفقیت آمیز بین فروش و بازاریابی است. از طریق ساخت مشترک یک شخص مفصل ، هر دو تیم تضمین می کنند که با پیام های ثابت در همان مخاطب قرار می گیرند.

برای ساختن شخصی که به طور دقیق مشتری ایده آل را منعکس می کند ، از داده های بازاریابی و فروش استفاده کنید.

بازاریابی می تواند ایده ای از ترافیک وب سایت ، تعامل در رسانه های اجتماعی و بازاریابی ایمیل ارائه دهد. در این میان ، فروش می تواند اطلاعاتی را از مکالمات مستقیم با چشم انداز و مشتریان ارائه دهد.

4. تراز مشتریان واجد شرایط

تعریف “رهبر واجد شرایط” باید توسط هر دو تیم توافق شود تا کارآیی و میزان موفقیت را بهبود بخشد. غالباً عدم تطابق هنگامی بوجود می آید که بازاریابی ایجاد می کند و باعث می شود احساس فروش غیر ماهر ، اتلاف وقت و منابع باشد.

سرب واجد شرایط بازاریابی (MQL) به رهبر واجد شرایط فروش (SQL)

تفاوت بین بازاریابی مشتریان بالقوه واجد شرایط و مشتریان بالقوه فروش واجد شرایط

بازاریابی می تواند بر اساس اقداماتی مانند کاغذ سفید یا حضور وبینار ، آبها را به عنوان MQL طبقه بندی کند. از طرف دیگر ، فروش فقط در صورت رعایت معیارهای خاص مانند بودجه ، اقتدار یا نیاز ، می تواند پیشرو صلاحیت را در نظر بگیرد.

تعیین این شرایط در کنار هم تضمین می کند که رهبران فروش برای تبدیل در اولویت هستند.

5. فرآیند انتقال را تعیین کنید

فرآیند صاف انتقال سرب برای جلوگیری از فروپاشی سیم ها از طریق ترک ها ضروری است. به وضوح تعیین می کند که چگونه و چه زمانی انتقال از بازاریابی به فروش به جلوگیری از سردرگمی و تضمین ردیابی به موقع کمک می کند.

تعیین خاصیت

تعیین کنید که کدام تیم در مراحل مختلف سفر خریدار صدرنشین است. به عنوان مثال ، بازاریابی می تواند تا زمان رسیدن به نتیجه مشخص ، از مشتریان با کمپین های محتوا و ایمیل پشتیبانی کند ، پس از آن فروش مستقیم کار را انجام می دهد.

پروتکل های پیگیری را ایجاد کنید

فروش باید به سرعت و به طور مداوم ردیابی شود. مطالعات نشان می دهد که هرچه فروش سریعتر به سرب برسد ، احتمال تحول بیشتر خواهد بود. برای اطمینان از پاسخ های به موقع و پیگیری رعایت این توافق نامه ها ، SLA (توافق نامه های سطح خدمات) بین بازاریابی و فروش را تعیین کنید.

بازاریابی را بهبود بخشید و فروش خود را با بازاریابی مبتنی بر حساب همراه کنید

شرکت های B2B با شناخت علائم اختلاف و اقدامات برای غلبه بر رسوب ، می توانند بر اساس حساب هایی که نتایج بهتری را به همراه می آورند ، یک استراتژی بازاریابی و فروش منسجم ایجاد کنند.

با همکاری هر دو تیم برای اهداف مشترک ، مشاغل با کیفیت بالاتر ، تجربه بهتر مشتری و افزایش درآمد را مشاهده می کنند.
در Chatter Buzz ، ما مستقیماً با تیم فروش شما کار می کنیم تا اطمینان حاصل کنیم که بازاریابی مبتنی بر حساب خود را با فروش شما ارائه می دهیم. برای شروع یک جلسه استراتژیک رایگان برنامه ریزی کنید.


Source link

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا